حجاب و پدیده‌ای به نام بدحجابی

پدیده بدحجابی

در این مقاله با عنوان حجاب و پدیده‌ای به نام بدحجابی می خوانیم که یکی از بدیهی‌ترین مباحثی که در جهان امروز وجود دارد تقابل و تهاجم تاریخی تمدن غرب به مسئله‌ حجاب و پوشش شرعی است. این سیاست که برای توسعه تسلط اقتصادی و تمدنی غرب بر ملت‌های دارای تمدن، یک راهبرد زیر بنایی و مهم محسوب می‌شود، به شهادت تاریخ در غالب کشورهای مسلمان دنبال شده است. مطالعه اصلاحات رضاخان در ایران که به تبعیت آتاتورک در ترکیه علیه حجاب، با هدایت دولت‌های روس و بریتانیا انجام شد، به خوبی این حقیقت تاریخی را بازگو می‌کند.

زمانی که اقدامات رضاخان حتی با حمایت افرادی نظیر محمدعلی فروغی و یحیی دولت‌آبادی در راستای کشف حجاب شکست خورد. تلاش‌ها برای توسعه سکولاریسم و در رأس آن حذف پوشش شرعی متوقف نشد و در طول سالیان ادامه یافت.

این جریان در ادامه با چرخش از مواجهه مستقیم با حجاب -که ریشه فطری و تاریخی داشت- به‌مواجهه غیرمستقیم و نرم و نهایتاً در سال‌های اخیر با عبور از مقابله رسانه‌ای و تبلیغاتی، به جنگ ادراکی و شناختی تمام‌عیاری علیه مبانی معنایی و هویتی زن مسلمان ایرانی تغییر ماهیت داده که مشخصاً هدف غایی آن نیز متوقف کردن حرکت تاریخی ملت ایران در بستر انقلاب اسلامی است.

درواقع پدیده بدحجابی، محصول یک جنگ ادراکی و شناختی از سوی تمدن غرب است، که تلاش می‌کند با ایجاد فاصله میان ذهنیت زنان در ایران و واژگون کردن تعریف آنها از نقش و جایگاه اجتماعی خود، با “زیست جهانِ ایرانی-اسلامی” که هویت تاریخی و دینی چند صد ساله‌ی اوست؛ به پدیده‌ی بدحجابی دامن بزند.

می‌توان گفت مسئله امروزِ ما در وهله نخست، مسئله حجاب نیست بلکه ما در میانه یک جنگ معرفتی با پدیده‌ای کاملاً متفاوت و وارداتی، یعنی بدحجابی مواجهیم، که صرفاً متوجه شئون اجتماعی زنان نیست و زاویه تیز آن به سمت مشروعیت نظام جمهوری اسلامی، به‌عنوان نظامی که مهم‌ترین چالشِ تمدن غرب در دوران پست‌مدرن است، قرار دارد.

درواقع چنانچه به این سؤال پاسخ دهیم که؛ نقطه تمایز مبارزه غرب با مسئله حجاب در دوره پهلوی اول و پدیده بدحجابی در دوران جمهوری اسلامی چیست؟ قادر خواهیم بود وجوه مختلف این مصاف ذهنی را بشناسیم و مطابق آن طرحِ سیاست و برنامه کنیم.

مسئله آن است که در دوره پهلوی اول، غایت مبارزه با مسئله‌ی حجاب و پوشش زنان، ترقی و توسعه سکولاریسم در ایران بود که باهدف کاهش قدرت اجتماعی توده مسلمان به اجرا درآمد و مستقیماً بانوان را هدف داشت اما امروز راهبرد و تاکتیک مبارزاتی غرب متوجه حرکت کلی ملت ایران است و زنان صرفاً ابزار اجرای این سیاست هستند نه موضوع آن.

در ادامه این سؤال مطرح است در برابر این پدیده باید چه اقدام یا اقداماتی انجام داد.آنچه که در اینجا مهم به نظر می‌رسد این است که چنانچه هویت ملی ما که منبعث از ایرانیت و اسلامیت تاریخی ماست نتواند به‌عنوان گفتمان متعالی و گسترده، این پدیده نامبارک را در بستر عقلانیت خود هضم کند و برخوردهای سلیقه‌ای و بدون پشتوانه عقلی آن را پوشش منطقی و گفتمانی دهد باید منتظر یک شکاف و گسست اجتماعی در جامعه باشیم که خسارات آن می‌تواند کم هم نباشد.

تجربه زیسته ملت ایران و مطالعه تاریخ انقلاب گواه این مطلب است که ظرفیت حل و هضم این پدیده وارداتی در کُلّیت متعالی انقلاب وجود دارد.

برای نمونه همان‌گونه که در ماجرای انحلال ارتش، حضرت امام خمینی (ره) با تکیه بر صداقت و حسن رفتار قاطبه بدنه ارتش از انحلال کامل آن جلوگیری کردند و بعد تهدید ارتش مسلح شاهنشاهی به فرصت ارتش مسلمان و انقلابی در حماسه دفاع مقدس تبدیل شد، می‌توان از این پدیده نامبارک در جنگ روایت‌ها برای تبیین ماهیت خطرناک تمدن وحشی غرب استفاده کرد.

البته مسئولیت سنگینی متوجه اندیشمندان و خواص است که اقتضائات این نبرد هوشمند را بشناسند و تبیین و تحلیل را مطابق گفتمان عمومی اجتماع تا پایین‌ترین لایه‌های اجتماع توسعه دهند.

برای نمونه فرمایشات رهبر معظم انقلاب (مدظله‌العالی) در جمع روحانیون خراسان شمالی بر این راهبرد تأکید می‌کند: «خانم‌هایی بودند که در عرف معمولی به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد می‌ریزد. حالا چه‌کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ی به این اهداف و آرمان‌هاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقص‌های این حقیر باطن است؛ نمی‌بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئی هستم / آیا تو چنان‌که می‌نمایی هستی؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم می‌کند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.»

البته پدیده «بدحجابی» صرفاً یک مصداق است و جنگ ادراکی مرحله تازه‌ای از جدال جریان رسانه‌ای غرب علیه ماست. که هدف نهایی آن نیز فعال کردن گسل‌های اجتماعی است.

۱
۲
۳
۴
۵
میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *